داستان فولکس واگن بیتل؛ پرفروشترین ماشین جهان
نویسنده: محمدرضا اشتری
چهار شنبه, ۲۶ تیر ۹۸ ساعت ۲۰:۳۰
در هفتهی گذشته، تولید فولکسواگن بیتل برای همیشه خاتمه یافت. این محصول که در ایران به «فولکس قورباغهای» معروف است، همچنان پرفروشترین خودرو تاریخ شناخته میشود.
شاید بسیاری از علاقهمندان صنعت خودروسازی محصولاتی نظیر تویوتا کورولا یا وانت فورد F 150 را دارای بیشترین تیراژ تولید در تاریخ بدانند؛ اما چنانچه پلتفرم ثابت و طرح بدنهی یک مدل مقیاس قرار گیرد، فولکسواگن بیتل بیشترین آمار تولید را دارد.
مجموع تولید فولکسواگن با پلتفرم تیپ یک که اصطلاحا تایپ وان (Type 1) نام دارد، به عدد ۲۱ میلیون و ۵۲۹ هزار و ۴۶۴ دستگاه میرسد. این تعداد بین سالهای ۱۹۳۸ تا ۲۰۰۳ عرضه شده است و مدلهای جدید را شامل نمیشود که از اواخر قرن بیستم معرفی شدند. بیتل نهتنها بهعنوان اولین محصول تجاری شرکت فولکسواگن برای کل صنعت آلمان اهمیت دارد؛ بلکه از همان نخستین مدل با نوآوریهایی همراه بود که بر خودروسازی جهان تأثیر گذاشت. طراحی این مدل آنچنان با سلیقهی عامهی مردم و هماهنگ با آخرین دستاوردهای فنی در صنعت آلمان سازگار بود که تولید نسل بعدی خود در ۶۰ سال بعد را به تبعیت از خود وادار کرد.
اساس تأسیس کارخانهی خودروسازی فولکسواگن، تولید محصولی پرفروش با تیراژ انبوه و بهرهمند از امکانات متناسب برای عامهی مردم بود. بدون اغراق و بنابر اسناد تاریخی، فولکسواگن متولد شد تا سازندهی بیتل باشد. نام شرکت در زبان آلمانی بهمعنی «خودرو مردم» است و ظاهرا بر تولید محصولی خاص تأکید میکند. فولکسواگن در سال ۱۹۳۷ تأسیس و اولین نسخه از بیتل (تایپ وان) کمتر از یک سال بعد رونمایی شد. با توجه به اینکه طرح اولیه از این خودرو سال ۱۹۲۵ کشیده شد و سال ۱۹۳۲ به عرضهی نمونهی پیشتولید (پروتوتایپ) رسید، میتوان اطمینان داشت هدف اولیه از راهاندازی کارخانهی فولکسواگن، تولید بیتل بود.
ایدهی اولیه
نیاز کشور آلمان به تولید خودرویی استاندارد برای فروش به عامهی مردم را آدولف هیتلر، رهبر حزب نازی، مطرح کرد. پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، صنعت و اقتصاد آلمان با سرعتی خیرهکننده رشد کرد و سطح درآمد جامعه را بهبود بخشید. این موقعیت جای خالی خودرویی برای استفادهی خانوادهی طبقهی متوسط را آشکار کرد.
تصویری تاریخی از هیتلر که تحتتأثیر ماکت فولکسواگن قرار گرفته است. فردیناند پورشه (سمت چپ) برای او توضیح میدهد.
رهبر آلمان به رضایت عمومی از شرایط اقتصادی اهمیت میداد و آن را وسیلهای برای پیشرفت کشور میدانست. اواسط دههی ۱۹۳۰، تولیدات خودروسازان آلمانی شامل مرسدس بنز و DKW و میباخ گرانقیمت و مخصوص قشر متمول بودند. همزمان با توسعهی جادههای بینشهری با پروژهی رایش اتوبان (Reichs Autobahn)، هیتلر و همفکرانش نیاز به خودرویی ساده و کوچک و ارزان با تیراژ تولید بسیار را احساس کردند. به همین دلیل، پروژه «خودرو مردم» یا Volkswagen نام گرفت. در سمت دیگر ماجرا، بسیاری از کارشناسان و تاریخنویسان صنعتی آلمان ایدهی اولیه برای ساخت خودرویی ارزانقیمت برای عامهی مردم را به فردیناند پورشه (فردیناند پدر) نسبت میدهند. او از دوران کودکی، چنین رؤیایی داشت و سالها قبل از قدرتگرفتن نازیها، برای طراحی و ساخت خودرو اقتصادی تلاش میکرد. درهرصورت، خودرویی که امروز با نام فولکس واگن بیتل میشناسیم، بهعنوان محصولی از طراحی و مهندسی فردیناند پورشه ثبت شده است.
مرسدس بنز ادعا میکند طرح اولیه از خودرو مردمی مشابه فولکسواگن بیتل امروزی را سال ۱۹۲۸ بلا بارنی (Bela Barenyi) ارائه کرده است. بارنی، مخترع و نابغهی صنعتی اتریشیمجارستانی، سالها در خدمت شرکتهای مختلف بود و همکاری نزدیکی با مرسدس بنز داشت. همچنین، وی پدر ایمنی در خودروسازی شناخته میشود. اسناد مربوط به طرحهای بارنی که پنج سال قبل از فردیناند پورشه کشیده شده است، در وبسایت مرسدس بنز وجود دارد. در سال ۱۹۵۵، بارنی از فولکسواگن شکایت کرد و اسناد مربوط به طرحهای او را دادگاه نیز تأیید کرد؛ اما فردیناند پورشه و شرکت سازنده از اتهام نقض حق اختراع تبرئه شدند.
تاترا V570 دیگر خودرو مشابه با ظاهر فولکسواگن بیتل است که قبل از ارائهی طرحهای فردیناند پورشه به مرحلهی پیشتولید رسیده بود. خودروسازی تاترا در کشور چک (چکاسلواکی سابق) پس از عرضهی دو نسخهی پروتوتایپ (پیشتولید) از V570 در سالهای ۱۹۳۱ و ۱۹۳۳، محصول نهایی با کد T97 را در سال ۱۹۳۶ رونمایی کرد. این خودرو چهاردر از نمای روبهرو به طرح فردیناند پورشه بسیار شبیه بود و ابعاد بزرگتری داشت. تاترا T97 اولین محصول ساخت اروپا با رعایت اصول آیرودینامیک محسوب میشود. حدود ۱۵ سال پس از اتمام جنگ جهانی دوم و رهایی چکاسلواکی از سلطهی آلمان، مدیران خودروسازی تاترا شکایتی علیه فولکسواگن تنظیم کردند که درنهایت، به پرداخت جریمهای سنگین معادل سهمیلیون مارک آلمان منجر شد.
ژوزف گنز، طراح و مهندس مجارستانی، پنجمین کسی است که بهعنوان ایدهپرداز و طراح خودرویی شبیه به بیتل اهمیت دارد. در سال ۱۹۲۹، گنز با شرکت DKW وارد همکاری شد تا خودرویی ارزانقیمت برای فروش به عموم مردم طراحی کند. همچنین، وی سِمَت مشاور را در شرکتهای مرسدس بنز و بیامو برعهده داشت. درنهایت، شرکت خودروسازی استاندارد (Standard Motor Company) انگلستان یکی از طرحهای گنز با نام سوپریر (Standard Superior) را در سال ۱۹۳۳ تولید کرد. محصول شرکت استاندارد نهتنها در ظاهر، بلکه ازنظر ابتکارات فنی مثل نصب پیشرانه در عقب و شاسی لولهای و سیستم تعلیق مستقل در عقب، شباهت زیادی به فولکسواگن بیتل ساخت ۱۹۳۸ دارد. تا قرن بیستویکم، نام ژوزف گنز بهعنوان طراح احتمالی فولکسواگن بیتل فراموش شده بود. یکی از خبرنگاران آلمانی با انتشار کتابی دربارهی زندگی گنز، او را «خالق بیتل» نامید و در مقالهای با عنوان «زندگی عجیب ژوزف گنز؛ مرد یهودی پشت فولکسواگن هیتلر» پیروی گنز از دین یهود را بهعنوان یکی از دلایل حذف نامش از پروژهی مذکور عنوان کرد.
طراحی و تولید فولکسواگن بیتل
فورد با تولید مدل T، اولین خودرو اقتصادی با تیراژ میلیونی را ارائه داد. در دههی ۱۹۲۰، حدود ۳۳ درصد از کل خودروهای تولیدشده در آمریکا، فورد مدل T بودند. این آمار در سالهای بعد به ۴۶ درصد رسید؛ اما صنعت آلمان از چنین محصولی بیبهره بود.
در سال ۱۹۳۴، دستور مستقیم هیتلر به شرکت پورشه رسید تا خودرویی مخصوص استفادهی عموم مردم با تیراژ انبوه طراحی شود. این پیام، به حمایت مالی و فنی حزب نازی از پروژه نیز اشاره میکرد. چند ماه بعد در گردهمایی سران نازی، صدراعظم آلمان به جزئیات بیشتری اشاره کرد که فضای مناسب برای دو نفر بزرگسال در جلو و سه کودک در عقب و نهایت سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت را شامل میشد. همچنین، هیتلر تأکید کرد خودرو مذکور از پیشرانه و قدرت و استقامت کافی برای سفرهای بینشهری در اتوبانهای مدرن آلمان بهره ببرد و مصرف سوخت آن در هر ۱۰۰ کیلومتر درحدود ۷ لیتر باشد.
تعمیر آسان و سهولت در تعویض قطعات همراه با استفاده از سیستم خنککنندهی آب و رادیاتور، دیگر نکات مهم برای هیتلر بود. حداکثر قیمت خودرو برای مصرفکننده ۹۹۰ مارک (رایش مارک) آلمان تعیین شد که با توجه به متوسط درآمد ۳۲ مارک برای خانوادههای آلمانی در آن زمان و قیمت بیش از ۱۰ هزار مارک برای خودروهایی مثل محصولات مرسدس بنز، مقرونبهصرفه محسوب میشد.
در سال ۱۹۳۱، فردیناند پورشه طرحی با نام تایپ 12 برای شرکت زونداپ (Zündapp) کشید که به تولید خودرو تکنمونهای در سال ۱۹۳۲ منجر شد. نصب موتور در عقب و رعایت حالت نیمدایره در نمای جانبی با هدف بهبود آیرودینامیک، مهمترین تفاوتهای تایپ 12 با خودروهای معمول آن زمان محسوب میشدند که البته، پیشتر برندهایی مثل مرسدس بنز و DKW از آن استفاده کرده بودند. پس از تولید چند نمونهی پروتوتایپ از خودرو تایپ 12 و نصب پیشرانههای مختلف ساخت زونداپ و پورشه تا سال ۱۹۳۹، ساخت محصول تجاری بهدلیل ایرادهای فنی متعدد متوقف شد. زونداپ شرکت موتورسیکلتسازی بود که توان مالی و مهندسی کافی برای خودروسازی نداشت و درضمن، کارخانههای آلمان هم از سال ۱۹۳۹ و شروع جنگ جهانی دوم، به خدمت حزب نازی و تولیداتنظامی وادار شدند. شایان ذکر است معدود نمونههای تولیدی از تایپ 12 در بمباران سال ۱۹۴۵ شهر اشتوتگارت نابود شدند.
اولین پیشتولید
مهمترین مشکل تایپ 12 فقدان پیشرانهی مناسب برای نصب در پشت خودرو بود؛ به همین دلیل، فردیناند پورشه سراغ پیشرانههای تخت با زاویهی ۱۸۰ درجه رفت. این سبک آرایش سیلندرها امروزه با نام باکسر (BOXER) شناخته میشود و پیشتر، مرسدس بنز از آن استفاده کرده بود.
نمونهی پیشتولید، تایپ ۳۲ نام گرفت و تعداد ۳۰ دستگاه از آن با پیشرانهی چهار سیلندر ۹۹۹ سیسی با قدرت ۲۵ اسببخار ساخت مرسدس بنز ساخته شد. تا سال ۱۹۳۷، تایپ ۳۲ جمعا ۲.۹ میلیون کیلومتر آزمایش جادهای را پشتسر گذاشت. سردترین نقاط آلمان و گرمترین مناطق آفریقا به کمک نیروهای نظامی نسخههای پروتوتایپ را آزمایش کردند.
افتتاح کارخانه
هیتلر شخصا در ۲۶ می ۱۹۳۸ (مصادف با ۵ خرداد ۱۳۱۷)، مراسم کلنگزنی (شروع به ساخت) کارخانهی فولکسواگن را انجام داد. منطقهی فالرسلیبن در نزدیکی شهر ولفسبورگ آلمان برای احداث کارخانه انتخاب شده بود. هیتلر در سخنرانی خود، محصول نهایی را Kraft-durch-Freude-Wagen بهمعنی «خودرو مستحکم لذتبخش» نامید که بعدها، حزب نازی آن را KdF واگن خطاب کرد. رهبر نازیها هنگام برگزاری جشن تولید اولین مدل بیتل نیز حضور داشت.
جنگ جهانی دوم
تا آغاز دومین جنگ جهانی در سال ۱۹۳۹، تعداد ۲۱۰ دستگاه KDF ساخته شد که تقریبا تمامی آنها با پیشرانهی ۷۰۴ یا ۹۸۴ سیسی، دراختیار افسران شاغل در ارتش آلمان قرار گرفت. اولین نمونه با سقف پارچهای (کانورتیبل) هم به هیتلر اهدا شد.
با شروع جنگ، شاسی و پیشرانهی فولکسواگن KDF دراختیار مهندسان نظامی قرار گرفت و به خودرویی مناسب برای ارتش تبدیل شد. بین سالهای ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵، فولکسواگن ۶۶ هزار دستگاه از مدلهای تایپ 82 و 128 و 166 را تولید کرد.
پس از جنگ
پس از اینکه نیروهای متفقین آلمان را تصرف کردند، بسیاری از زیرساختهای صنعتی را با هدف جلوگیری از قدرتگرفتن مجدد نیرو نظامی این کشور نابود یا قرنطینه کردند. بسیاری از اسناد و نقشهها و تجهیزات استفادهشده در کارخانهی فولکسواگن را نیروهای آمریکایی به ارتش بریتانیا تحویل دادند تا دراختیار مهندسان انگلیسی قرار دهند. در سال ۱۹۴۵، هیچکدام از شرکتهای خودروسازی انگلیس حاضر نشد بر پروژهی فولکسواگن بیتل (KDF) سرمایهگذاری کند. ازنظر آنها، تولید خودرویی با این مشخصات صرفهی اقتصادی نداشت و محکوم به شکست بود.
تا دو سال پس از اتمام جنگ جهانی دوم، غولهای صنعتی آلمان فعالیت خاصی انجام نکردند. کشورِ در اشغال نیروهای روسیه و انگلیس و آمریکا بهشدت محدود شده و با افزایش فقر و بیکاری، در شُرُف فاجعهی انسانی بود. این وضعیت به کمک سیاستمداران انگلیسی و آمریکایی، مثل هربرت هوور، رئیسجمهور وقت آمریکا و ایوان هیرست، مهندس ارشد و یکی از فرماندهان ارتش بریتانیا، تغییر کرد. هیرست به اهمیت خودروسازی برای ایجاد اشتغال در آلمان واقف بود؛ به همین دلیل، دستور داد کارخانهی بمبارانشدهی فولکسواگن را از مواد منفجره و بمبهای عملنکرده پاکسازی کنند. در آن زمان، ارتش بریتانیا با کمبود ۲۰ هزار خودرو مواجه بود و هیرست توانست رؤسای ارتش را به ثبت سفارش خرید از فولکسواگن متقاعد کند.
بعد از اتمام قرارداد فولکسواگن با ارتش بریتانیا، تولید مدلهای استاندارد برای فروش به عموم مردم از سال ۱۹۴۷ شروع شد. خیلی زود، تیراژ تولید بیتل به ۹ هزار دستگاه در سال رسید و این آمار در سال بعد، بیش از ۱۹ هزار نسخه بود. تا اواخر دههی ۱۹۴۰، فولکسواگن بیتل صرفا با پیشرانهی ۱.۱۳ لیتری ۲۵ اسببخار تولید میشد. با کمک ایوان هیرست، شبکهی فروش فوکلسواگن در هلند شروع به کار کرد و هینز ناردهوف، مدیر سابق اوپل، به سِمَت مدیرعاملی فولکسواگن انتخاب شد.
دوران مدیریت ناردهوف
هینز ناردهوف پس از فردیناند پورشه و هیتلر، مهمترین شخص در تولید فولکسواگن بیتل است. این مهندس و مدیر آلمانی کارخانه و خطوط تولید را متحول کرد تا تیراژ میلیونها دستگاه محقق شود.
اواسط دههی ۱۹۵۰، فولکس بیتل برتری محسوسی درمقابل رقبا داشت. هرچند رسیدن به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت در زمان ۲۷ ثانیه و نهایت سرعت ۱۱۵ کیلومتربرساعت با خودروهای امروزی مقایسهشدنی نیست، آمار درخشانی برای خودرویی اقتصادی در زمان خود بود. مدلهای ساخت فرانسه و انگلیس شامل سیتروئن 2CV که در ایران با نام «ژیان» شناخته میشود و موریس مینور، ازنظر قیمت و توانایی فنی، برتر از فولکسواگن بیتل نبودند. حتی آستین مینی که بعدها با تغییر شرکت سازنده «مینیماینر» نام گرفت، از فضای کافی و قیمت رقابتی با محصول فولکسواگن بیبهره بود.
در سال ۱۹۵۵، فولکسواگن تولید یکمیلیون دستگاه بیتل را جشن گرفت و ناردهوف موفق شد مدال افتخار را از دولت آلمان دریافت کند. سال ۱۹۶۱، تیراژ تولید این خودرو به یکمیلیون دستگاه در سال رسید. این موفقیت با تدبیر ناردهوف در افزایش خطوط تولید بیتل در کشورهای مختلف و گسترش شبکهی فروش جهانی فولکسواگن محقق شد. همچنین، بهرهوری در کارخانهها بهشدت افزایش یافت؛ تا جایی که مونتاژ کامل هر دستگاه بیتل از ۴۰۰ نفرساعت به ۱۰۰ نفرساعت رسید. ناردهوف کنترل کیفیت در مدلهای مختلف بیتل را افزایش داد تا این خودرو استهلاک و هزینهی تعمیر ناچیزی در مقایسه با رقبا داشته باشد. در دههی ۱۹۶۰، بیتل بهدلیل استقامت زیاد و دوام قطعات، بهاصطلاح «خودرو ضدگلوله» شناخته میشد.
دههی ۱۹۷۰ و پایان عصر طلایی بیتل کلاسیک
یکی از مهمترین ایرادهایی که به سبک مدیریتی ناردهوف وارد میشود، سرمایهگذاری بر افزایش تیراژ تولید بهجای عرضهی مدلهای جدید است. فولکسواگن با گذشت ۲۵ سال از پایان جنگ جهانی دوم و شروع عرضهی بیتل، تغییر خاصی در ظاهر و امکانات فنی این خودرو ایجاد نکرد.
از اواخر دههی ۱۹۶۰، رقبای مهم برای فولکسواگن بیتل ظهور کردند. این موضوع در بازار ایالات متحده جدیتر بود؛ چراکه بیش از اروپا تحتتأثیر خودروهای ژاپنی بود. داتسون ۵۱۰ و تویوتا کورونا اولین مدلهای اقتصادی و پرفروش در آمریکا بودند. سپس، هوندا N600 با الهام از مینی انگلیسی وارد شد و خیلی زود، علاقهمندان خودروهای کوچک شهری را جذب خود کرد. از اوایل دههی ۱۹۷۰، فروش هوندا سیویک (جایگزین N600) درکنار محصولات داتسون و تویوتا، حضور سه غول خودروسازی ژاپن، موسوم به Big Three را قوت بخشید تا شرایط برای فولکسواگن سخت شود.
جشن تولید ۱۵ میلیون و ۷ هزار و ۳۴ دستگاه بیتل در سال ۱۹۷۲ برگزار شد تا رکورد فورد مدل T شکسته شود و فولکسواگن عنوان پرفروشترین خودرو جهان را کسب کرد. همزمان در اروپا، رقبای مهمی برای بیتل متولد شدند. فیات 127 و فیات 500 در ایتالیا و رنو 5 در فرانسه و اوپل کادت در آلمان، بسیار مدرنتر از بیتل بهنظر میرسیدند. فولکسواگن برای جبران کاهش سود خود، مدلهایی متفاوت از بیتل در کلاس بدنهی بزرگتر تولید کرد که تایپ 3 و 4 نام داشتند. این خودروها تأثیر چندانی بر افزایش فروش شرکت نگذاشتند و در سال ۱۹۷۴، فولکسواگن وارد بحران مالی شد. این وضعیت نتیجهی پافشاری بر تولید بیتل بود.
جایگزینی بیتل با گلف و پولو
از سال ۱۹۷۸، تولید بیتل در سراسر آلمان بهپایان رسید. سال ۱۹۷۴، نسل اول گلف رونمایی شد و خیلی زود، پرفروشترین خودرو آلمان لقب گرفت. سپس، بسیاری از خطوط تولید بیتل با گلف جایگزین شدند و با معرفی مدل کوچکتر بهنام پولو در سال ۱۹۷۵، برنامهی بازنشستگی بیتل به آخرین مراحل رسید.
تولید بیتل تایپ 1 خارج از آلمان
مونتاژ بیتل پس از سال ۱۹۷۸ به کشورهای مکزیک و برزیل منتقل شد. بهدلیل افزایش حقوق کارگران در اروپا، تولید خارجی و واردات صرفهی اقتصادی بیشتری داشت و درضمن، کشورهای آمریکای مرکزی و جنوبی همچنان مشتاق خرید بیتل با ظاهر کلاسیک بودند. از سال ۱۹۸۵، فروش بیتل در اروپا هم متوقف شد. آخرین خطتولید این خودرو تا سال ۲۰۰۳ در مکزیک فعال بود.
تا سال ۱۹۹۶، کارخانهی فولکسواگن برزیل به عرضهی بیتل با ۹۹ درصد قطعات ساخت داخل ادامه داد و درنهایت، با تولید سهمیلیون و ۳۵۰ هزار دستگاه، محصولات مدرن فولکسواگن را جایگزین بیتل کرد. تایپ 1 هنوز در برزیل و آرژانتین و پرو خودرویی بسیار محبوب است و حتی بدون در برای سرنشینان عقب، بهعنوان تاکسی استفاده میشود.
شایان ذکر است کشورهای استرالیا، فنلاند، بلژیک، اندونزی، ایرلند، مالزی، نیوزیلند، نیجربه، فیلیپین، آفریقایجنوبی، ونزوئلا و یوگسلاوی (صربستان امروزی)، بین سالهای ۱۹۵۳ تا اواسط دههی ۱۹۷۰، تولید و مونتاژ فولکسواگن بیتل تایپ 1 را تجربه کردند.
فناوری و مهندسی در بیتل
حتی با نگاهی گذرا به ظاهر و تجهیزات فنی بیتل تایپ 1، متوجه تفاوتهای شگفتانگیز این خودرو با مدلهای همدوره میشوید. هرچند مبتکر طرح اولیه ناشناخته است و نمیتوان تمام نوآوریهای بهکاررفته در بیتل مدل ۱۹۳۸ را بهنام فردیناند پورشه نوشت، جزئیات پروژه و نتیجهی نهایی ازنظر مهندسی تحسینبرانگیز هستند.
طراحی بدنه
پیشتر گرفته شد حالت نیمدایره از نمای جانبی را قبل از طراحی بیتل، چند شرکت و مهندس خودرو معرفی کرده بودند؛ اما محصول فولکسواگن، اولین نمونه از این نوع با تیراژ انبوه محسوب میشود. برای ما در زمان حاضر، اهمیت آیرودینامیک در خودروها ثابت شده است؛ اما در سالهای ۱۹۳۰، تقریبا تمامی خودروسازان به مبحث مقاومت هوا و حرکت آن روی بدنه بیتوجه بودند. این دانش را حتی تا ۴۰ سال بعد، بسیاری از خودروسازان آمریکایی و اروپایی نادیده میگرفتند.
بیتل اولین خودرو دنیا بود که مشابه هواپیماهای مدرن، در تونل باد آزمایش شد. ساختار آیرودینامیک بدنه بارها بازنگری شد و تغییر کرد. درنهایت، ضریب درگ (عدد نشاندهندهی مقاومت دربرابر هوا با نماد Cd) به عدد شگفتنگیز ۰.۴۸ رسید. تا سالهای دههی ۱۹۷۰، غالب خودروهای دنیا با ضریب درگ بیشتر از ۱.۱ تولید میشدند.
شاسی و فنربندی
سیستم تعلیق دیگر نکتهی مثبت در بیتل بود که متفاوت از خودروهای اقتصادی زمان خود عمل میکرد. علاوهبر تعلیق مستقل برای محورهای جلو و عقب که هنوزهم در بعضی خودروهای امروزی دیده نمیشود، بیتل از نوار پیچشی (Torsion bar) نیز استفاده میکرد که فنربندی نرم و کاهش تنشهای کابین را فراهم میکرد.
بیتل از شاسی کاملا تخت (Flat platform chassis) بهره میبرد که درنتیجهی آن، تعادل و تقسیم وزن خودرو بهبود یافت. ساختار این بخش در وسط، بهدلیل استفاده از میلههای توخالی، سبکوزن و مقاوم بود. درضمن، همراهبا تونل میانی، ارتباط بین تجهیزات فنی در عقب با ادوات نصبشده در جلو مثل باک بنزین و پنل پشت فرمان را تأمین میکرد.
پیشرانه و مهندسی فنی
نصب پیشرانه در عقب، قبل از بیتل در بسیاری از خودروها، بهویژه مدلهای اولیه ساخت سالهای ابتدایی قرن بیستم وجود داشت. بهدلایل مختلف از جمله بهبود ایمنی و حجم زیاد قطعات متعدد با تجهیزات فنی، خودروسازان از گذشته تا امروز ترجیح دادهاند پیشرانه در جلو نصب شود. فردیناند پورشه با هدف کاهش هزینهی تولید و افزایش کارایی فنی، پیشرانه را به عقب منتقل کرد. البته از ابتدا هم، چنین طرحی برای سبک بدنهی بیتل پیشبینی شده بود؛ چراکه حجم نسبتا کم پیشرانه در خودرویی اقتصادی، شرایط مناسب برای نصب در عقب را فراهم میکرد. با این اوصاف، فولکسواگن بیتل میتوانست با کمترین هزینه بهصورت محرک عقب ساخته شود و از مزیتهایی مثل کاهش مصرف سوخت و بهبود بازده پیشرانه استفاده کند. مدلهای دیفرانسیلعقب اصولا اتلاف انرژی کمتری در مقایسه با نمونههای مشابه از نوع محرک جلو دارند و با بازده بهتر، خودرو را به حرکت در میآورند.
پیشرانهی بیتل برای کاهش دمای سیستم خنککننده با آب، به فن مجهز بود. تمام موتور و محور انتقال قدرت و سرسیلندر از آلومینیوم سبکوزن ساخته شد تا علاوهبر بهبود وزن خالص خودرو، قابلیت خنکشوندگی چشمگیری داشته باشد. حتی منبع روغن و پمپ هم در جایی نصب شد که نزدیک فن و شرایط مناسب انتقال حرارت را داشته باشد. همچنین، از ترموستات برای سیستم روغنکاری استفاده شد تا از گردش روغن خنک در هوای سرد و کاهش بیشازحد دمای پیشرانه جلوگیری شود.
طراحی داخلی
کابین بیتل تحتتأثیر دو نکتهی مهم قرار گرفت. کاهش هزینهی تولید و افزایش دوام در این بخش اهیمت زیادی داشت. این شرایط طراحان اولین محصول فولکسواگن را به فکر استفاده از داشبورد فلزی با مواد و رنگ مشابه بدنه انداخت تا ضمن پرهیز از نصب ادوات پرهزینهی چوب و پارچه، سرعت تولید و مونتاژ افزایش پیدا کند.
مدلهای اولیه فاقد شیشهی بالابر عقب و حتی چراغ سقفی بودند. حفرهی بیضیشکل و نسبتا بزرگی در مرکز داشبود وجود داشت که بهعنوان خروجی برای بخاری یا هوای آزاد استفاده میشد. بیتل تایپ 1 فاقد نشاندهندهی دور موتور بود و صرفا سرعت لحظهای و میزان سوخت موجود در باک بنزین را نشان میداد.
ترفندها و ابتکارها
صندلیهای بیتل در عقب و جلو برای افرادی با قامت متوسط، راحت و راضیکننده بودند. هرچند زیر کاپوت جلو بهدلیل نصب چرخ یدکی فضای زیادی برای حمل وسایل وجود نداشت، بهلطف قابلیت جمعشدن پشتیهای صندلی عقب و صندلی کنار راننده، حمل بارهای حجیم با بیتل امکانپذیر بود. در بیتل کلاسیک، حتی فضای زیر صندلی عقب هم بدون استفاده نبود و برای جایگذاری باتری از آن استفاده شده بود.
مدلهای نخستین فاقد برفپاککن برقی و پمپ شیشهشور بودند. از حدود سالهای ۱۹۵۰ که نسخههای آپشنال از بیتل تایپ 1 تولید شدند، پمپ آب برای شستن شیشه به تجهزات خودرو اضافه شد. این قسمت موتور برقی نداشت و با استفاده از لولهی باریک متصل به خروجی هوای چرخ یدکی، آب داخل مخزن را با کمک فشار باد لاستیک بهسمت سوراخ ریز نزدیک شیشهی جلو میفرستاد. طبیعتا چنانچه لاستیک پنچر یا کمباد میبود، این سیستم از کار میافتاد.
استفاده از سیستم گرمایش در بیتل بهدلیل نصب پیشرانه در عقب، با کاستیهایی روبهرو بود. انتقال حرارت از عقب به پشت داشبورد ازطریق تونل زیر اتاق انجام میشد؛ اما در روزهای سرد زمستان، کارایی مطلوب نداشت؛ به همین دلیل، نسخههای ابتدایی از حفرهی بزرگ خروجی هوا در داشبورد بهره میبردند. همچنین، خروجی بخاری نزدیک صندلیهای عقب تعبیه شد تا بهلطف مجاورت با تجهیزات فنی در عقب، کارایی سیستم گرمایشی کابین را افزایش دهند. دیگر نکتهی ابتکاری در این قسمت، استفاده از دو دستگیرهی کوچک بین صندلیهای جلو و در نزدیکی ترمز دستی بود. با استفاده از این دستگیرههای کوچک، کانال انتقال هوای گرم از عقب بهسمت کابین بازوبسته میشد و دستگیرهی دوم هم، خروجی هوای مربوط به سرنشینان عقب را کنترل میکرد.
بسیاری از ادوات و دستگیرهها در بیتل بسیار کوچک بودند. تعامل با این تجهیزات، بهویژه برای افراد درشتاندامی مشکل بود که انگشتان بزرگ داشتند. بهعنوان مثال، دستگیرهی درهای جلو که برای خروج سرنشین از خودرو کاربرد دارند، با طول حدودا پنج سانتیمتر، فقط با فشار چند انگشت کار میکردند. حتی پدالهای گاز و ترمز و کلاچ هم با اندازهی بسیار کوچک و نزدیک یکدیگر نصب شدند که رانندهی مبتدی و بزرگپا را با مشکل مواجه میکرد. دکمهها و دستهدنده و جک دستی (بالابر بدنه برای تعویض چرخ یا تعمیرات) نیز بسیار کوچک بودند. این ترفندها هزینههای تولید بیتل را کاهش داد و البته در سالهای بعد، فولکسواگن را به اعمال تغییرات مجبور کرد.
حتی نخستین نمونهها از اولین محصول فولکسواگن به بازکنندهی کاپوت جلو ازطریق دستگیرهی داخل اتاق مجهز بودند. با هدف افزایش ایمنی دربرابر سرقت، این دستگیره بهجای زیر فرمان، داخل محفظهی داشبورد کار گذاشته شده بود که فقل و کلید مخصوص داشت. بازکردن درپوش باک بنزین نیز بینیاز از کلید مجزا بود. بهدلیل نصب مخزن سوخت در جلو، ورودی باک نزدیک شیشهی جلو قرار داشت که برای بازکردن آن، دستگیرهای زیر محفظهی داشبورد تعبیه شده بود. فولکس از اولین خودروسازان دنیا بود که به ظاهر سوئیچ (کلید) مخصوص استارت پیشرانه اهمیت داد. تا سالهای ۱۹۶۰، بسیاری از شرکتها از کلیدی ساده برای این هدف استفاده میکردند و در بهترین حالت، گاهی نام خود را روی کلید مینوشتند؛ اما سوئیچ اختصاصی بیتل لوگوی کندهکاریشدهی شرکت سازنده (VW) را داشت.
تأثیر بر جهان خودرو
نوآوریها در بیتل تایپ 1 بسیاری از مدلهای پس از خود را دگرگون کرد. این محصول ازنظر تجاری هم موفقیت بزرگی بود که هرگز تکرار نشد. درادامهی مطلب، خودروهای تاثیرگرفته از بیتل را معرفی میکنیم.
پورشه 911
پرفروشترین خودرو اسپرت لاکچری دنیا همچنان از پیشرانهی نصبشده در عقب بهره میبرد. پورشه 911 را فردیناند الکساندر پورشه، نوهی فردیناند پورشه، طراح نهایی فولکسواگن بیتل، در سال ۱۹۶۳ طراحی کرد. این خودرو همچنان وفادار به طرح اولیه تولید میشود. تاکنون، هفت نسل از پورشه 911 با مجموع تیراژ بیش از یکمیلیون دستگاه تولید شده است.
پورشه 356
این محصول دوستداشتنی در سال ۱۹۴۸ رونمایی شد. طراح خودرو، فری پورشه، فرزند طراح فولکسواگن بیتل و پدر طراح پورشه 911 بود. پورشه 356 پایهگذار مدل 911 محسوب میشود. تا سال ۱۹۶۳، ۷۶ هزار دستگاه از این محصول ساخته شد تا یکی از پرفروشترین خودروهای اسپرت دنیا در زمان خود باشد.
فولکسواگن تایپ 2
شاید در ظاهر ارتباطی بین بیتل و تایپ 2 دیده نشود؛ اما این خودروها از پلتفرم مشابه استفاده میکردند. علاوهبر ظاهر، تایپ 2 ازنظر فنی هم اشتراکهایی با بیتل داشت و از پیشرانه در عقب بهره میبرد. امروزه، ون فولکسواگن با نام «ترانسپورتر» شناخته میشود. از سال ۱۹۵۰ تاکنون، بیش از ۱۲.۵ میلیون دستگاه از نسخههای مختلف این خودرو (تایپ 2 تا تایپ 6) در کشورهای مختلف تولید شده است تا پرفروشترین ون در تاریخ خودروسازی دنیا باشد.
فیات 500
پرفروشترین محصول فیات تابهامروز، خودرویی هاچبک با ظاهر الهامگرفته از بیتل است. فیات 500 امروزه با نسل جدید خود و تجهیزات مدرن، همچنان فروش بسیار درخورتوجهی در ایتالیا و دیگر کشورهای جهان دارد. نسل اول از فیات 500 به پیشرانه در عقب مجهز بود؛ اما در نسل جدید از سال ۲۰۰۷، موتور نصبشده در جلو و سیستم محرک جلو رونمایی شد. گفتنی است بین سالهای ۱۹۵۷ تا ۱۹۷۵، حدود چهارمیلیون دستگاه فیات 500 کلاسیک تولید شد.
سیتروئن 2CV مشهور به دایان (ژیان)
ظاهر این خودرو، بهویژه از نمای جانبی، مشابه بیتل طراحی شد. در سال ۱۹۴۸، سیتروئن 2CV با هدف عرضهی خودرویی فرانسوی درمقابل فولکسواگن بیتل آلمانی تولید شد. نسخههای مختلف این خودرو تا سال ۱۹۹۰، از کارخانههای سیتروئن فرانسه، پرتغال، آرژانتین، بلژیک، انگلیس، اسپانیا و اسلوونی با مجموع تیراژ ۳.۸ میلیون دستگاه عرضه شدند. نسل جدید سیتروئن 2CV بعد از اتمام تولید در سال ۱۹۹۰، هرگز ساخته نشد.
تأثیر بر فرهنگ جهانی
فولکسواگن بیتل تایپ 1 از معدود محصولات صنعتی ساخت یک برند در تاریخ بشر است که در کشورهای مختلف دیده میشود. این خودرو بیش از ۷۰ اسم ثبتشده در کشورهای مختلف دارد؛ مثلا در آمریکا، با نام «باگ» (حشره) و در اروپا، با نام «بیتل» (سوسک) و در ایران و بسیاری از کشورهای آسیایی، با نامهایی چون «وزغ» و «قورباغه» شناخته میشود.
فولکسواگن بیتل از معدود خودروهای دنیا است که دارای شخصیت توصیف میشود. این خودرو در فیلمهای سینمایی مختلف استفاده شده است که «ماشین عشق» (Love Bug) ساخت ۱۹۶۸، مهمترین آنها است. بیتل در سینمای هالیوود با نام «هِربی» (Herbie) شناخته میشود و تاکنون، ۶ نسخه از سری فیلمهای هِربی ساخته شدهاند.
تایپ 1 همراه با تایپ 2 که خودرویی جادارتر و مخصوص مسافرت بود، بهشدت مدنظر دوستداران محیطزیست و صلح جهانی قرار گرفت. پیروان هیپیها که نوعی جنبش اجتماعی شکل گرفته از آمریکا در سال ۱۹۶۰ بودند، علاقهی زیادی به بیتل و تایپ 2 نشان میدادند و ضمن خرید خودروها، رنگ بدنهی آنها را به سبک مشهور خود تغییر میدادند. بیتل کلاسیک هنوز در کشورهای آمریکای مرکزی و لاتین، مثل مکزیک، کوبا، جامائیکا و برزیل محبوبیت بسیار زیادی دارد و مشابه خودرویی لوکس تزیین و بازسازی میشود.
با نگاهی کوتاه به ردهبندی برترین و تأثیرگذارترین خودروهای دنیا، همواره فولکسواگن بیتل در ردههای نخست فهرست دیده میشود. حتی جیمز می، مجری و کارشناس مشهور برنامهی تاپگیر، بیتل را مهمترین خودرو تاریخ میداند.
پایان ابدی برای تولید بیتل
فولکسواگن بیتل در سال ۱۹۹۸ با نسل جدید رونمایی شد. این خودرو مدرن از پیشرانه در جلو بهره میبرد و صرفا ظاهری شبیه به تایپ 1 داشت. نسل دوم حتی در آلمان هم با استقبال درخورتوجه روبهرو نشد و تنها یک سال در خطتولید باقی ماند تا صرفا در ویتنام و مکزیک تولید شود.
نسل سوم در سال ۲۰۱۱، مخصوص کارخانهی فولکسواگن مکزیک رونمایی شد. مهمترین سد راه بیتلهای مدرن برای فروش در بازار جهانی، پیشرانههای ضعیف و قیمت گران در مقایسه با مدلهای همرده بود. قیمت مدل ۲۰۱۹ با پیشرانهی ۱۰۵ اسببخار، حدودا ۲۱ هزار دلار است و برای استفاده از پیشرانهی دولیتری توربوشارژ با قدرت ۲۰۰ اسببخار، قیمت از ۲۴ هزار دلار آغاز میشود که معادل کراساور پیشرفته و امروزی محسوب میشود.
اواسط سال ۲۰۱۹، مدیران فولکسواگن رسما اعلام کردند تولید بیتل برای همیشه متوقف خواهد شد. بهنظر میرسد این خودرو دوستداشتنی برای بازار جهانی و سلیقهی امروزی جذابیت چندانی ندارد و فولکسواگن ترجیح میدهد خطتولید خود در مکزیک را به مدلهای پرفروشتر اختصاص دهد. تقاضا برای بیتل از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹، همواره سیر نزولی داشت و حتی در آمریکا به ۱۴ هزار دستگاه در سال رسید که برای محصولی از فولکس واگن ناامیدکننده است. شایان ذکر است بهزودی، کراساور تیگوان جایگزین بیتل در کارخانهی مکزیک فولکس واگن خواهد شد.
با گذشت ۸۱ سال از رونمایی نخستین مدل، ۱۷ تیر ۱۳۹۸، آخرین بیتل از خطتولید خارج شد. پروژهای که در ابتدا صنعتگران انگلیسی آن را محکوم به شکست توصیف کرده بودند، پایهگذار بزرگترین خودروساز اروپا و یکی از مهمترین غولهای صنعتی دنیا شد. تصور رشد و توسعهی فوکلسواگن بدون بیتل تایپ 1 محال بهنظر میرسد.
منبع زومیت